زمین کرب و بلا صحنه ی بلا شده است
سر عزیز پیمبر(ص) ز تن جدا شده است
حسین(ع) واسطه ی فیض عام و خاص خداست
جفا چرا که به این حجت خدا شده است
سرش جدا شده از تن شهید کرب و بلا
بریده سر ز تنش از چه از قفا شده است؟
خضاب کرده حسین(ع) زلف خویش را با خون
برای حضرت او خون سر حنا شده است
نسیم زلف حسین(ع) را تکان دهد روی نی
به روی نیزه سر او چه با صفا شده است
دو دست حضرت عباس(ع) شد جدا ز تنش
جفا چرا که به آن اسوه ی وفا شده است؟
ز ضرب تیر سه شعبه به روی دست حسین(ع)
تبسمی زده اصغر(ع)، چه دلربا شده است
به روز حادثه هفتاد و دو کبوتر عشق
برای یاری دین خدا فدا شده است
به نینوا که روی نی سر شهیدان شد
ز شرم و غصه و غم، کار نی «نوا» شده است
مگر که نص خدا آیه ی مودّت نیست
به اهل بیت پیمبر(ص) چرا جفا شده است؟
ز ظهر روز عطش تا همیشه عاشوراست
و هر کجا که زمین است کربلا شده است
به تار و پود حسین(ع) نقش بسته بود خدا
فنای حضرت حق گشت و کیمیا شده است
همیشه نغمه ی هل من معین او جاری است
و شیعه غمزده لبریز «لَیْتَنا» شده است
از آن مصیبت عظمای ظهر روز عطش
قلوب مردم دنیا پر از عزا شده است
حسین(ع) ذبح عظیمی که وعده داده خدا
حسین(ع) راضی و حق هم از او رضا شده است
خوشا به حال کسی که حسین(ع) رهبر اوست
به عشق حضرت او نیز مبتلا شده است
نداشت ارزش مِس را وجود من امّا
دم از حسین(ع) زدم مِسّ من طلا شده است